دهخدا خاتمساز را چنین معنی میکند: « آنکه پارههای استخوان را در چوب با نقش و نگار بنشاند. خاتمسازی عمل خاتمساز را گویند.» در اشعار شاعران قبل از سده نهم هرجا نامی از خاتم برده شده به معنی و مفهوم انگشتری بوده و تنها یک بیت از اشعار مفید بلخی در قرن یازده به معنای هنر خاتمسازی آمده است:
صد نقش بر استخوانم افکند ز داغ
گویا که لب لعل تو خاتم بند است
خاتم پوششی است که از کنار هم قرار گرفتن لایههایی نازک از چوب به ضخامت حدود یک و نیم میلیمتر بهصورت قطعات ریز و متساویالاضلاع به همراه قطعات مثلثی شکل فلز برنج و استخوان بهدست میآید. هنرمند صنعتگر با ذوق و سلیقه و علم به نقوش هندسی به خلق لایههای زیبایی میپردازد که زینت بخش سطوح بسیاری از اشیا میشود. بنابر نظر پرفسور پوپ این هنر، موزائیک کاری با چوبهای رنگی و استخوان است که آن را خاتمبند میگویند. با این تفاوت که در هنر خاتم قطعات ریز چوب، استخوان و فلز را طی یک پرسه طولانی مدت آماده و بهصورت کاملا منظم و در قالب اشکال هندسی به ظرافت در کنار هم قرار داده و پس از برش به صورت لایه لایه، با چسب چوب روی زیرکاری چوبی میچسبانند.
هنر ظریفه خاتمکاری سابقه و ریشهای کهن در ایران دارد. درباره مخترع و مبتکر خاتم بین خاتمسازان و هنرمندان روایات گوناگونی وجود دارد اما به درستی کسی نمی داند که این هنر زیبا ابداع چه کسی میباشد بدین روی با افسانه آمیخته شده است و برخی از خاتم کاران معتقدند که هنر خاتم سازی معجزه حضرت ابراهیم بوده است. تنها در مورد خواستگاه این هنر میتوان به یقیین صحبت کرد و آن را شهر هنر پرور شیراز دانست، زیرا قدیمیترین آثار خاتمکاری در این شهر دیده شده است که مربوط به منبر مسجد عتیق شیراز میباشد و قدمتی بیش از 1000سال دارد. اوج شکوفایی و تکامل این هنر در دوران صفویه بود، در این دوران از شیراز و سایر نقاط ایران هنرمندان به اصفهان دعوت میشدند و ضمن فعالیت در رشتههای خاتمکاری، منبتکاری، کاشیکاری و گرهچینی به ساختن ساختمانهای حکومتی، بارگاهها و اماکن مقدس تشویق و ترغیب میشدند. پادشاهان صفوی هنر خاتم را اساساً نوعی هنر تزئینی تلقی و از همین منظر هم به آن توجه میکردند. شاید به همین دلیل است که هنر خاتم تا حدود زیادی در انحصار طبقه ثروتمند و در رسته هنرهای اشرافی قرار گرفته است. در عهد زندیه خاتمکاری در تزئینات صندوق مقابر متبرکه که بهترین گواه ذوق و سلیقه هنرمندان این عصر بود، انجام میشد. آثار خاتمکاری این دوره از ظرافت و تبحری ویژهای برخوردار است که زمینهساز شیوههای ابداعی در دورههای بعدی از جمله دوره قاجار میباشد.دوره قاجار بر خلاف دوره صفوی که هنر خاتم در انحصار طبقه اشراف و ثروتمندان بود، از انحصار دربار خارج و به کارگاههای هنرمندان عادی راه پیدا کرد اما متاسفانه در این دوران به مرور هنر خاتمکاری از درجه اعتبار و اهمیت افتاد و استادان و هنرمندان این رشته در این دوران در شرایط سختی به سر میبردند. خوشبختانه در دوران پهلوی نگاهی دوباره به هنرهای ظریفه ایران شد. در سال 1307 در دوران حکومت رضا شاه، مدرسه صنایع مستظرفه به کوشش استاد محمد غفاری (کمالالملک) تاسیس شد و این هنرستان رونق و توسعهای به هنرهای دستی کشور بخشید و پس از آن کارگاههای خاتمسازی و چند کارگاه دیگر در وزارت فرهنگ و هنر سابق تشکیل شد و این هنر جانی دوباره گرفت. آثار به جای مانده از این دوره جز منحصر به فردترین آثار هنر خاتمکاری ایران است که میتوان به اتاق هفت در هفت متری خاتمکاری شده با تمامی وسایل موجود در آن در کاخ مرمر به سرپرستی محمد حسین صنیع خاتم و تالار خاتم مجلس شورای ملی به سرپرستی استاد علی نعمت اشاره کرد.
مواد اولیه در ساخت خاتم انواع چوبها از جمله آبنوس، فوفل، گردو، بقم، عناب، نارنج، کهکم و کبوده؛ انواع استخوان از جمله استخوان و عاج فیل، استخوان شتر و استخوان اسب؛ مفتولهای فلزی از جمله برنج، آلومینیوم و نقره؛ صدف، نخ پرک، سریشم و لاک است. از ابزار کار هنر خاتم کاری نیز میتوان به چکش، اره، اره فلکه، دریل و مته، انواع رنده، پرس و مقار اشاره کرد.
برش چوب نخستین مرحله انجام خاتم کاری است، ابتدا انواع چوب و یا استخوان را در رنگهای مختلف به ابعاد 30 و قطر 1 تا 5/2 میلیمتر برش میدهند و از آنها مثلثهایی مناسب برای طرح مورد نظر ایجاد میکنند و با استفاده از سوهان تمام اضلاع را برای طرح مورد نظر متناسب میکنند. در مرحله بعد طرح مورد نظر به دست استاد کار کشیده میشود و مثلثهایی چوبی ایجاد شده بر روی طرح کشیده شده و در جای مناسب خود قرار میگیرد و چسبانده میشود و بهوسیله نخ محکم میشوند که از این کار اصطلاحاً پره درست میشود. چندین ساعت طرحهای چوبی میمانند و بعد نخ هارا باز میکنند و طرحهای چهار عددی ساخته شده، پرهها را کنار هم قرار میدهند و مجدداً با سریشم به هم میچسبانند که حاصل این کار ایجاد توگلو است. مرحله بعدی گلپیچی است. در این مرحله به وسیله مفتولیگردی که به شکل شش ضلعی آماده میشود و به شمسه معروف شده که در اطراف هر ظلع آن شش سیم چسبانده میشود و با نخ محکم میگردد که حاصل این عمل ایجاد طرح ستارهای است. این کار آنقدر تکرار میشود که طرح مورد نظر بهدست آید. سپس با فشار زیاد و چند مرحله برشکاری، سوهانکاری و چسباندن لایههای کوچک در اطراف آن طرح اولیه خاتم ایجاد میگردد. پس از چینش و چسباندن سطح روی خاتم را روغنکاری میکنند و بهوسیله مواد مخصوص مانند سیلر، کیلر و پولیستر پوشانده میشود. خصوصیات یک خاتم خوب و مرغوب عبارت است از: صاف بودن سطح کار و خالی نبودن هیچ جای خاتم، یکنواخت بودن رنگ و مصالح به کار رفته در ساخت خاتم، عدم تغییر در رنگ و شکل، ترمیم کاریها و بتونهکاریها در سطح کار مشخص نباشد، قرینه بودن تمامی گلها و اشکال در سطح کار، زوایا و اضلاع، دقیق و مهندسی بودن اساس و ساختمان طرح که تمامی ابعاد با هم همسان، رنگکاری و روکشدادن محصول بایستی ماهرانه و بدون خدشه و هر عیبی و نقشها و مثلثها هر چه ریزتر باشند کیفیت و ارزش کار بیشتر است.
هنر خاتم کاری امروزه نیز از اهمیت ویژهای در صنایع ظریفه برخوردار است و هنرمندان خاتمکار هر روزه درصدد یافتن راههای زیبایی به جهت تلفیق این هنر با دیگر هنرهای ظریفه ایران هستند و در این راه به کامیابیهایی دست پیدا کردهاند.