رباب ساز ایرانی، میراث مشترک فرهنگی
ثبت ساز رَباب بهعنوان میراث فرهنگی ناملموس یونسکو، تنهــا یک افتخار جهانی نیست؛ بلکه گواهی روشن بر جایگاه والای این ساز در پاسداری از هویت فرهنگی و تقویت پیوندهای اجتماعی میان جوامع گوناگون آسیای مرکزی است. رَباب که یکی از کهنترین سازهای زهی در گسترهٔ آسیای مرکزی، جنوبی و جنوبغربی بهشمار میرود، قرنهاست در آیینها و مناسبتهای مهم، از عروسی و سماع گرفته تا سوگواری و گردهماییهای جمعی، طنینانداز شده و نقشی ماندگار در زندگی مردم داشته است. در شرق ایران نیز، بهویژه میان بلوچها، زابلیها (سیستانیها)، خراسانیان و نیز در میان طریقتهای نقشبندی، چشتی، قادری و سهروردیه، رَباب نهتنها یک ساز موسیقایی، بلکه نشانهای از حافظهٔ فرهنگی و هویت معنوی مردمان این سرزمین به شمار میآید. خاستگاه تاریخی رَباب را سرزمینهای افغانستان امروز و خراسان کهن میدانند. این ساز که بیش از هزار سال قدمت دارد، در فارسی کهن با نام رَواوه نیز شناخته میشده و در متون باستانی، یونانی و لاتینی با عنوانی چون «پاندورا پرزاروم» ثبت شده است. حضور رَباب در آثار ادیبان بزرگی چون حافظ، مولانا، ناصرخسرو و نظامی نشان میدهد که این ساز نهتنها در موسیقی، بلکه در ادبیات و تخیل شاعرانهٔ ایرانی نیز جایگاهی ریشهدار و دیرینه دارد.
سه اندازه رباب وجود دارد:
- رباب بزرگ یا شاه رباب Shahrubab
- رباب میانه یا رباب
- رباب کوچک یا زیلچه Zeleche
- رباب (ربابه خوزستان)
شکلهای ساز
- رباب با کاسه مربعی شکل
- رباب با کاسه استوانه ای
- رباب با کاسه کشتی یا کشکول
- رباب با کاسه گلابی شکل
- رباب با کاسه کروی شبیه به کمانچه
- رباب با کاسه ای شبیه سه تار یا تنبور کنونی
- رباب با کاسه ای بیضی
ساز رباب از جمله سازهای زهی مضرابی (زخمه ای) دیرینه در ایران است. در گروه نوازیها، ساز رباب را بهصورت افقی روی زانو میگذارند (همانند عود یا تار) و با مضراب مینوازند. ساز رباب از چهار قسمت کلی، شکم، سینه، دسته و سر تشکیل شده و وسعت صدای معمول رباب یک اکتاو و نیم است. بدنه این ساز از جنس چوب درخت توت میباشد و داخل آن فضای خالی وجود دارد. لایه روی آن از جنس پوست بزغاله میباشد. درگذشته تارهای آن را از روده میساختند و امروزه در شکل اصلاح شده آن نایلون به کار میبرند.
ساختمان ساز رباب
کاسه طنینی
شامل دو قسمت کاسه و سینه است. کاسه رباب تو خالی و حجیم تر است و بر دهانه آن پوست قرار می گیرد. در دو سمت بالای این کاسه که به سمت سینه میرود ، دو فرورفتگی وجود دارد که موجب می شود کاسه دو قسمتی به نظر آید. در ساخت بعضی رباب ها این دو فرورفتگی کمی بالاتر ، یعنی میان کاسه و سینه ایجاد شده اند.
سینه
سینه ساز ، جعبه ایست تو خالی و به شکل مثلث ، که از یک طرف هم عرض کاسه و از یک طرف هم عرض دسته است. سطح روی سینه با یک صفحه چوبی نازک پوشیده شده است.
دسته
دسته ساز در ادامه چوب سینه می باشد و به شکل هرمی به سرپنجه می رسد. و غالبا تزئیناتی با استخوان بر روی آن دیده می شود.
سرپنجه ساز رباب
جعبه کوچک و تو خالی که در ابتدای طول دسته و محل قرار گرفتن یک سر وترهای اصلی و گوشی ها می باشد. معمولا سر پنجه کمی مایل به عقب ساخته می شود و شش گوشی در طرفین آن قرار دارد.
اگر در انتهای سر پنجه شکل ها و حالت های تزیینی به کار رود آن را صُراحی گویند.
خرک
قطعه چوب یا استخوان کوچکی به طول حدود 6 سانتی متر است. که توسط دو پایه کوچک روی پوست ساز قرار میگیرد. و سیم ها از درون شیارهای آن عبور میکند..
شیطانک
قطعه استخوان باریک و کوچک به اندازه عرض دسته ساز رباب می باشد. که میان دسته و سرپنجه قرار دارد و سیم ها برای بسته شدن به گوشی ها از درون شیارهای کم عمق آن عبور می کنند.
سیم گیر ساز رباب
قطعه ای کوچک و فلزی است که در انتهای بدنه کاسه نصب میشود و گره سیم ها به آن بسته می شود.
وتر(سیم)
ساز رباب دارای شش سیم اصلی (سه سیم جفتی) میباشد ، که سیم های جفت با یکدیگر هم صدا کوک می شوند. شایان ذکر است که در بعضی نقاط شکل هفت سیمه آن نیز وجود دارد. امروز از سیم های گیتار برای رباب هم استفاده می شود. اما در گذشته جنس سیم های این ساز از روده تابیده یا نخ ابریشم بود.
انواع ساز رباب
رباب هجده تار:
این نوع رباب در بلوچستان، افغانستان و کشورهای اطراف آن رایج است. صدای آن عمیق و بم است و بیشتر در مراسم های مذهبی یا جشن ها دیده میشود
رباب پنج تار:
معروف ترین نوع ساز رباب 5 تار که در منطقه سراوان بلوچستان شناخته شده است. صدای آن ملایم و آرام بخش است. رباب پنج تار معمولاً همراه با خواننده استفاده می شود و فضایی معنوی و دوستانه ایجاد می کند. به همین دلیل، در محافل خانوادگی و دوستانه بسیار محبوب است.
این ساز با صدای دلنشین و عمیق خود، در نواختن آهنگ های مختلف، از شادترین نغمهها تا غمگینترین آنها، مورد استفاده قرار می گیرد. رباب انتخابی عالی برای کسانی است که به دنبال صدایی اصیل و گرم هستند و می خواهند بخشی از میراث فرهنگی غنی این منطقه را در دستان خود داشته باشند. رَباب تنها یک ساز نیست؛ نمادی از فرهنگ و هویت ایرانی است. هر نت آن داستانی نهفته دارد و هر آوایی که از این ساز برمیخیزد، یادآور خاطرات و سنتهای دیرین مردمان این سرزمین است. به همین دلیل، رباب در طول تاریخ همواره جایگاهی ارزشمند در موسیقی و میراث فرهنگی ایران داشته است. در ۱۴ آذرماه ۱۴۰۳، «مهارت ساختن و نواختن رُباب» بهعنوان بیستوششمین عنصر میراث فرهنگی ناملموس ایران و در قالب پروندهای مشترک میان ایران، افغانستان، تاجیکستان و ازبکستان، در نوزدهمین کمیته بینالدولی حفاظت از میراث فرهنگی ناملموس یونسکو در کشور پاراگوئه، به ثبت جهانی رسید. این ثبت جهانی تنها یک افتخار نیست؛ مسئولیتی تاریخی است. هنگامی که یک ساز موسیقایی در فهرست میراث جهانی یونسکو قرار میگیرد، کشورهای دارنده آن موظفاند برای حفظ، آموزش، ساخت و نواختن آن تلاش بیشتری کنند. افزون بر این، ثبت جهانی سبب میشود که همهٔ کشورهای جهان این ساز را بهعنوان بخشی از میراث مشترک بشری به رسمیت بشناسند و برای حفاظت و استمرار جایگاه آن در فرهنگهای گوناگون همکاری نمایند.