نماد سایت مدار گشت زمین

آنگاه که داستان نفس می‌کشد: تأملی بر هنر نقالی

آیین نقالی ایرانی یکی دیگر از آثار ثبت شده در فهرست میراث ناملموس یونسکو در نشست سال ۱۳۹۰ شمسی در کشور اندونزی بود. نقالی همراه با دانش لنج‌سازی به‌عنوان دو پرونده اضطراری در فهرست میراث در خطر یونسکو به ثبت رسیدند؛ به این معنا که این دانش‌ها وضعیت مناسبی نداشتند و ایران متعهد شد که اقدامات لازم برای ادامه حیات و ترویج آن‌ها را انجام دهد. در پرونده جهانی نقالی، یک سری برنامه‌ها تدوین، و دولت متعهد به اجرای آن‌ها شد. به‌عنوان مثال، علاوه بر مستندسازی و مستندنگاری نقل‌های موجود، باید شناسایی نقال‌ها در دستور کار قرار می‌گرفت؛ به این معنا که زندگی و آثار تمام نقال‌ها باید ثبت می‌شد؛ چراکه اگر نقالان از دست بروند، نقل‌ها نیز از بین می‌روند. به غیر از تلاش گروه‌های مستقل، اقدامی از سوی دولت‌ها انجام نشده است و این اثر همچنان در میان آثار در خطر یونسکو قرار دارد. در فهرست نقالان ایران در این پرونده، نام دو نقال زن هم هست؛ ساقی عقیلی و فاطمه حبیبی‌زاد. در پرونده نقالی، تاریخچه قصه‌پردازی در ایران به‌همراه شیوه‌های مختلف روایت و داستان گویی در ایران آمده‌است.

تاریخچه نقالی

تاریخچه این آیین هنری و فرهنگی بسیار غنی است. و طی شواهدی به دوران مادها و هخامنشیان برمیگردد. در دوره اشکانی خنیاگرانی را که داستان‌های حماسی و رزمی برای مردم نقل می‌کردند “گوسان” می‌نامیدند. سندی به زبان پارتی (اشکانی) هنر گوسان‌ها را در مدح پادشاهان و قهرمانان باستان نشان می‌دهد. این سند را نشانه‌ای از نقش پارتی‌ها در نگهداشت سنت‌های ملی ایران دانسته‌اند و احتمال داده‌اند که افسانه‌های کهن به کمک این خنیاگران گردآوری می‌شده‌اند. در دوره ساسانی نیز خنیاگرانی بودند که حماسه‌ها و داستان‌های قومی و ملی را با آواز و نغمه ساز برای مردم می‌خواندند. باربد، نوازنده و خواننده نامی دربار خسرو پرویز ساسانی (پادشاهی 590-627م.)، یکی از خنیاگران داستان‌گزار بود. از جمله تصنیف‌هایی که او می‌خواند “پسران دیو و فتوحات و مجالس خسرو” بود. نویسنده تاریخ بخارا به این دسته از خنیاگران یا قوّالان داستان‌گو در جامعه بخارائیان دوره پیش از اسلام اشاره می‌کند. او می‌نویسد این هنرمندان سرودهایی را در سوگ کشتن سیاووش می‌خواندند که آن سرودها را “گریستن مغان” نام نهاده بودند. در سده‌های پنجم و ششم هجری دو دسته داستان‌گزار برای مردم نقل می‌گفتند؛ یک دسته داستان‌گزاران سنی مذهب بودند که همراه نقل داستان‌های اسطوره‌ای و حماسی ایران فضایل خلفای راشدین را هم بیان می‌کردند؛ اینان را فضایلی می‌خواندند. دسته دیگر داستان‌گزاران شیعه بودند که فقط داستان واقعه‌های جنگ‌ها و دلاوری‌های امیرمؤمنان علی علیه السلام را نقل می‌کردند و در منقبت و مدح او و پیامبر و خاندان نبوت شعر می‌خواندند؛ اینان را هم مناقبی می‌نامیدند. همچنین، آیین نقالی در مراسم‌های مذهبی نیز بسیار مورد استفاده قرار می‌گیرد. نقالی یا قصه‌خوانی همچنان ادامه یافت تا به دوره صفوی رسید و در دوران پر شکوه صفوی به اوج خود رسید. شاه اسماعیل صفوی یکی از مشوقان این نمایش آئینی بود و می گفت با این هنر می شود شیعه دوازده امامی را معرفی کرد. بعد از دوره صفوی، نوبت به قاجارها رسید که بیشتر آثار پرده نگاری را برای نقالی خلق کنند.در این دوره اعتقادات شیعه بیشتر از قبل روی پرده های نقاشی شد و در نقالی به کار رفت.نقاشی شخصیت های مذهبی و پهلوانی، تاریخ عاشورا و مقتل سیدالشهدا و یا به تصویر کشیدن جبرئیل، سپاه اجنه و آنچه ریشه در اعتقادات شیعه داشت دایره العارفی از این مفاهیم داشت.تصاویری که نقش و فرم اش حاصل خیال بود اما بر مَرکَبِ حقیقت نشسته بود. به عنوان مثال، در مراسم عاشورا، نقالان پیام‌هایی از امام حسین (ع) را به مردم منتقل می‌کنند. در اواخر دوره قاجار، رنگ های روغنی به بازار آمد و نشست به جان پارچه های کتان که وفور در دسترس بود. هنرمندان بیشتری بدون اتکا به دربار و هنر درباری به طور مستقل پرده های فاخر خوش رنگ و لعاب درست کردند؛ هنری بیرون آمده از دل توده مردم که نمایشگاهش مکان های عمومی بود و حسینیه ها و قهوه خانه ها. نقالان هم که پرده ها را دیدند با کیفیت بهتر و تماشاگران مشتاق تر روی تصاویر پرده ها قصه گفتند و نقالی کردند. همین دلبستگی و پیوندی که این هنر در دل مردم گذشته ایران داشت، سبب شد این هنر به خارج از مرزها هم برود. و در سایر کشورها نیز هنر نقالی ارائه شود.

نقالی

نقالان ایران به سه دسته شاهنامه خوانان، روایت کنندگان داستان‌های تاریخی-حماسی و مذهبی خوانان تقسیم می‌شوند. گرچه امروزه آیین نقالی به‌صورت سنتی آن کمتر برگزار می‌شود، هنوز داستان سرایانی در گوشه و کنار شهر به‌دنبال گوش شنوا برای قصه‌گویی هستند. کتاب‌های شاهنامه، اسکندرنامه، حمزه نامه و حیدرنامه مهم‌ترین منابع داستان سرایی نقالان بوده‌اند. از نکات جالب‌توجه در این آیین باستانی به خاطر سپردن داستان‌های طولانی از کتاب‌های قطور توسط نقالان است. نقالی یکی از اشکال نمایشی است که که معمولا یک بازیگر داشت و در تاریخ نمایش ایران نقال درخشان‌ترین چهرهٔ نمایشی محسوب می‌شد. نقال کسی است که نقل حماسی می گوید و مضمون نقل هایش بیشتر پیرامون داستان شاهان و پهلوانان ایران زمین است. نقال، شعر یا نثرها را با حرکات و اشارات و گاهی به همراه موسیقی و توصیف کتیبه ها و نقاشی ها بازگو می کند.

مشخصات نقال

نقال باید دارای استعداد قابل توجهی برای حفظ اشعار و متن ها و همچنین توانایی بداهه گویی و مهارت در سخنرانی باشد. به همین سبب یک نقال باید از صدای خوش بهره‌مند و با دستگاه‌های موسیقی کاملا آشنا می‌بود.
نکتهٔ مهم اینجا است که یک نقال باید از شرایط و ویژگی‌های خاص برخوردار می‌بود. چراکه کار آنان بسیار حساس و مشکل بود؛ زیرا «بی‌استعانت از هیچ وسیله‌ای و فقط با قدرت بیان و هماهنگ ساختن حرکات و چهره و دست با کلام، حوادث قصه را بدان گونه باید در نظر شونده مجسم کنند که احساساتش برانگیخته شود.
شیوهٔ اجرای نمایش توسط نقال با دیگر افرادی که به‌صورت انفرادی به معرکه گیری و شعبده بازی می‌پرداختند، تفاوت عمده‌ای داشت. بدین معنا که حرف‌ها و کارهای آنان پیوستگی و تداوم نداشتند و با پهن کردن بساط نمایش در محله‌ها و مکان‌های مختلف، مجلس آرایی می‌کردند و هرکس از هرجای نمایش یا معرکه می‌رسید، به فراخور‌‌ همان لحظات و دقایق از گفته‌ها و حرکات آنان لذت می‌برد در حالی که کار نقال دارای تداوم بود و داستان او دنباله داشت و شنوندگان برای بهره بردن از داستان‌های او باید روزهای پیاپی در مجلس قصه خوانی وی حضور می‌یافت.
بنابراین مهم‌ترین ویژگی‌های نقالی عبارت‌اند از:
1-بیان قوی و استوار، ۲-صدای خوش، ۳-بدن چابک و آماده، ۴-توانایی به کاربردن وسایل و ابزاری چون چوبدستی، چهارپایه و نیزه ۵-حفظ و دانستن داستان و اطلاعات به‌نحوی که در هر مجلس بتوانند به تناسب وقت و نوع جمعیت آن‌ها را به کار برد.
از نقال ها می توان به عنوان مهم ترین نگاهبانانِ داستانها و حماسه های قومی و نیز موسیقی بومی یاد نمود.

دسته بندی نقالی 

(نقالی خانگی، نقالی مجلسی، نقالی دوره گرد یا میدانی، نقالی قهوه خانه ای): نقالی خانگی در خانه ها و در بین افراد خانواده اجرا می شد. در فصل تابستان در حیاط خانه ها و در فصل زمستان دور کرسی و چراغ روشن وسط برگزار می گردید. این اجرا کمترین جنبه نمایشی را داشت و صفا و صمیمیت خانواده کمبود های آن را جبران می نمود. نقالی مجلسی نیز در تالار های بزرگ اشراف زاده گان و شاه نشین ها و برای میهمانان سطح بالا اجرا می شد.
نقالی دوره گرد یا میدانی نیز در میدان های شلوغ، زیارتگاه ها، زاویه های همجوار با بازار و یا گورستان ها اجرا می شد. زمانی که حلقه ای از جمعیت با تماشاگران بوجود می آمد، نقالی آغاز می شد.
نقالی قهوه خانه ای نیز در محل ثابتش یعنی قهوه خانه برگزار می شد. معمولا نقالان دوره گرد در این قهوه خانه ها نقالی را اجرا می نمودند و در رونق قهوه خانه نیز نقش اساسی داشته اند.
دسته بندی نقالی بر اساس تعداد اجرا کنندگان ( نقالی یک نفره و نقالی دو نفره): نقالی شاهنامه یا نقل شاهنامه یک نقالی یک نفره به شمار می آید. نقالی دو نفره نیز همانند سخنوری می باشد و معمولا بر سر یک مضمون و به صورت مناظره صورت می گیرد.
دسته بندی نقالی بر اساس لوازم یا شکل اجرا ( نقالی بدون موسیقی، نقالی با موسیقی، نقالی با موسیقی بدون ساز یا نقالی آوازی، نقالی با تصویر):
در نقالی بدون موسیقی، موسیقی به صورت فرعی می باشد. و با آوازهایی احتمالی همراه است. نقالی با موسیقی نیز با استفاده از ساز و آواز اجرا می شود. این شیوه از اجرا هنوز هم در موسیقی بومی برخی نواحی موجود می باشد. نقالی با موسیقی ِ بدون ساز یا نقالی آوازی نیز در نقالی های دینی آمیخته به گفتار و در اوج ها می آید. نقالی با تصویر نیز با پرده داری و شمایل گردانی که احتمالا با پیشخوانی و همچنین با آوازهای گهگاهی همراه بوده است.
دسته بندی بر اساس مضمون و محتوا ( نقالی آئینی): این نوع نقالی به بخش هایی نظیر نقالی حماسی، نقالی دینی، نقالی غیر آئینی تقسیم می شود. نقالی حماسی شاهنامه ها و انواع داستان های حاشیه ای آن و نیز حماسه های دیگر را در بر دارد. نقالی دینی نیز به موضوعات دینی و مذهبی می پردازد. متون حماسی – دینی، خواندن کتاب و انواع داستان های حماسی از نوع نقالی دینی هستند. نقالی غیر آئینی نقل قصه های روز مره را شامل می شود. نقالی غیر آئینی خصوصی تر و کمتر در معرض عام می باشد.

ابزارهای اجرای نقالی

اجرای نقالی، ترکیبی از چند عنصر هنری و نمایشی است که در کنار هم تجربه‌ای زنده و گیرا می‌سازند. مهم‌ترین این ابزارها عبارت‌اند از:
• پرده‌های نقاشی‌شده که لحظات کلیدی داستان را نمایش می‌دهند و نقش پس‌زمینه را ایفا می‌کنند.
• لباس‌ها و گریم‌های سنتی که کمک می‌کنند شخصیت‌ها بهتر شناخته شوند و فضای داستان ملموس‌تر باشد.
• چوبدستی یا شمشیر چوبی که برای نمایش نبردها و صحنه‌های جنگی به‌کار می‌رود.
• استفاده از صداسازی، تغییر لحن، و حرکات بدن برای انتقال هیجان، غم، شادی و دیگر احساسات.
• فضای اجرای سنتی شامل قهوه‌خانه‌ها، زورخانه‌ها، کاروانسراها و جشنواره‌های فرهنگی.

 

در پایان باید گفت که با گسترش روابط  میان ایران و کشورهای دیگر جهان و در پی آن دگرگونی‌های بنیادی در فرهنگ اقتصادی و نظام آموزشی ـ فرهنگی و شکل‌گیری وسایل نوین ارتباطات دیداری و شنیداری در ایران، رفته رفته از اهمیت و اعتبار نهاد سنّتی قهوه‌خانه و مکتب نقالی وابسته به آن کاسته شد. تا پیش از این دگرگونی‌ها نقّالان، همچون یک وسیله ارتباطی نیرومند در جامعه‌های سنتی ایران عمل می‌کردند و رشته‌های پیوند تاریخی ـ فرهنگی را میان نسل‌های گذشته و حال از راه ابلاغ معارف قومی، ملی و مذهبی استوار نگه می‌داشتند. در آن زمان، بیشتر قهوه‌خانه‌های شهرهای بزرگ نقّال داشتند. در سال‌های اخیر، دیگر اثر و نشانی از این نقالان نمانده است و شمار قهوه‌خانه‌هایی که در شهرهای ایران مجلس نقالی دارند حتی به تعداد انگشتان دست هم نمی‌رسد. باید اذعان کرد که متاسفانه این شیوه کهن داستان سرایی، که دلیری و پاکی و جوانمردی را گسترش می‌داد و نحوه روبه‌رو شدن با حوادث دشوار زندگی را به مردمان می‌آموخت، اکنون رو به فراموشی است.

امروزه بسیاری از گونه‌های هنر نقالی رنگ باخته‌اند و آوازه چندانی ندارند و با گذشت نزدیک به دو سال از ثبت جهانی در فهرست میراث معنوی در خطر یونسکو، همچنان خطر فراموشی این هنر باستانی را تهدید می‌کند. هرچند ثبت جهانی در یونسکو گام مهمی برای حفظ و پاسداشت این هنر محسوب می‌‌شود امّا بدون شک برای حفظ این هنر ارزشمند، ثبت جهانی اولین گام به شمار می‌رود. امروزه در شهرهای کوچک‌تر و روستا‌ها، هنوز مردم با هنر نقالی بیگانه نشده‌‌اند و در مراسم‌های آیینی و دینی، نقّالان به اجرای هنر خود می‌پردازند، اما در شهرهای بزرگ اجرای پیشکسوتان نقال تنها به مراسم خاص و برخی قهوه‌‌خانه‌ها و سفره‌‌خانه‌های سنّتی محدود است و کمتر سالن‌های تئا‌تر و کارگاه‌‌های آموزشی به ترویج و اجرای آن اختصاص می‌یابد.

اگر بخواهیم نقالی را زنده نگه داریم، باید آن را به نسل‌های جدید معرفی کنیم، در آموزش و حمایت سرمایه‌گذاری کنیم و از فناوری‌های نوین بهره ببریم. گردشگری فرهنگی یکی از بسترهای مهم برای احیای نقالی است؛ جایی که گردشگران می‌توانند با تجربه اجرای زنده این هنر، به درک عمیق‌تری از فرهنگ ایرانی برسند.

اینستاگرام مدار گشت زمین 🌏

https://www.instagram.com/madargashtzamin.tour?igsh=aDhxNGt3d3RmZXJk

تلگرام مدار گشت زمین🌏

https://t.me/madargashtezamin

خروج از نسخه موبایل